امر به معروف
یک سی دی فروشی در اطراف مسجد باز شده بود. بچه های نوجوان که به مسجد رفت و آمد داشتند از این مغازه خرید می کردند. این فروشنده، سی دی های کپی شده را به قیمت ارزان به بچه ها می فروخت.
مشتری های زیادی برای خودش جمع کرد. تا اینکه یک روز خبر رسید که این فروشنده، فیلم های خارجی سانسور نشده هم پخش می کند!
چند نفر از بچه ها خبر را به هادی رساندند. او هم به سراغ فروشنده این مغازه رفت. خیلی مودب سلام کرد و از او سوال کرد: بعضی از رفقا می گویند شما سی دی های غیر مجاز پخش می کنید، درسته!؟
فروشنده تکذیب کرد و این بحث ادامه پیدا نکرد.
بار دیگر بچه های نوجوان خبر آوردند که نه تنها سی دی های فیلم، بلکه سی دی های مستهجن نیز از مغازه او پخش می شود.
هادی تحقیق کرد و مطمئن شد. لذا بار دیگر به سراغ فروشنده رفت. با او صحبت کرد و شرایط امر به معروف را انجام داد. بعد هم به او تذکر داد که اگر به این روند ادامه دهد با او با حکم ضابطین قضایی برخورد خواهد شد.
اما این فروشنده به روند اشتباه خودش ادامه داد. هادی نیز در کمین فرصتی بود تا با او برخورد کند.
یک روز جوانی وارد مغازه شد. هادی خبر داشت که یک کیسه پر از سی دی های مستهجن برای این شخص آورده اند.
لذا با هماهنگی بچه های بسیج وارد مغازه شد. درست در زمانی که سی دی ها رسید به سراغ این شخص رفت. بعد فروشنده را با همان کیسه سی دی به مسجد آورد!
بعد در جلوی چشمان خودش همه سی دی ها را شکست. وقتی آخرین سی دی خُرد شد رو کرد به آن فروشنده و گفت: اگر یکبار دیگر تکرار شد با تو برخورد قانونی می کنیم.
همین برخورد هادی کافی بود تا آن شخص مغازه اش را جمع کند و از این محل برود.
شخصی در محل ما ساکن بود که هیکل درشتی داشت. چفیه می انداخت و شلوار پلنگی بسیجی می پوشید. اخلاق درستی هم نداشت، اهل همه جور خلافی بود.
او به شدت با مردم بد برخورد می کرد. به مردم گیر می داد و این لباس او باعث می شد که خیلی ها فکر کنند که او بسیجی است!
هادی یک بار او را دید و تذکر داد که لباست را عوض کن. اما او توجهی نکرد.
دوباره او را دید و به آن شخص گفت: شما با پوشیدن این لباس و این برخورد بدی که دارید، دید مردم را نسبت به بسیج و رهبر انقلاب بد می کنید. مردم رفتار شما را که می بینند نسبت به نظام بد بین می شوند.
بعد چفیه را از دوش او برداشت و به وی تذکر داد که دیگر با این لباس و این شلوار پلنگی نگردد.
بار دیگر باشدت عمل با این شخص برخورد کرد. دیگر ندیدیم که این شخص با این لباس و پوشش ظاهر شود و مردم را اذیت کند.
البته باید یادآور شویم که آن ایام در بسیج، تحت تأثیر برخی افراد، در امر به معروف و نهی از منکر شدت عمل به خرج داده می شد. هادی هم با این افراد همراه بود.
اما بعدها دیگر از او شدت عمل ندیدیم. امربه معروف او در حد تذکر لسانی خلاصه ی شد.